تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Cm

سهراب قالپاق میدزده رستم سرنـگی شده
با دست کی دنیامون به این قشنـگی شده
غروبا توی میدون حراج تهـمینه هاست
زال قصه لب جوی بازم خمار دواست
کاوه هر روز با غم باج از مردم میگیره
افراسیاب به جرم سرقت تو حبس اسیره
فردوسی واسه مردم عریضه مینویسه
با دستی که میلرزه با چشمایی که خیـسه
شاهنومه اخرش چیه کی میگه اخرش خوشه
وقتی که شب سیاوشو به جرم عشقش میکشه
شاهنومه اخرش چیه کی میگه اخرش خوشه
وقتی که شب سیاوشو به جرم عشقش میکشه
ضحاک عوض شده با جـراحی پلاسـتیک
نمیشه اونو شناخت حتی از خیلی نزدیک
حتی وقتی ک عکسش رو بیلبورده رو میدون
با یه لبخند شبیه مـلائک اسمون
مغز من و تو شام مارای شونه هاشه
از قصه خط میخوره هرکس برده ش نباشه
کی میدونه اخر این شاهنومه چی میشه
وقتی سیمرغ از پرواز ـــــــ جا میمونه همیـشه
شاهنومه اخرش چیه ـــــــ 
شاهنومه آخرش چیه ـــــــ 
شاهنومه اخرش چیه کی میگه اخرش خوشه
وقتی که شب سیاوشو به جرم عشقش میکشه
شاهنومه اخرش چیه کی میگه اخرش خوشه
وقتی که شب سیاوشو به جرم عشقش میکشه
شاهنومه اخرش چیه کی میگه اخرش خوشه
وقتی که شب سیاوشو به جرم عشقش میکشه