تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Am
از پس پنجره ی تنهایی در پی خاطره ها
با نگاهی که غباره شیشه
تار کرده دیده این منتظر چشم به راه
سال ها میگذرد از رفتن من ز من
و هنـوز منتظرم و هنوز منتظرم
پنجره ساکت و من هم آرام
با صدای سخن ساعت دیواریه شب
درو دیوار به سخن می آید
همدمی نیست که دستم گیرد
همدمی نیست که نیست
همدمی نیست که دستم گیرد
همدمی نیست که نیست