تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:G#m
دل ای تنــهای ویرونه رو سقفت ســیل با رو نــــه
گلستون می شه این خونه
همینجوری نــــــمی مــــونـه
دل ای در گیر دلـــــشوره که چشم عاشقت کوره
نگــــو روزای خوش دوره هـــمین جوری نمیمونه
یه روز خوب و میبینم
که خورشید از پس ابر سیاهه گریه می خـــنده
به حق خاک و آبادی خـــدای عشق و آزادی
دره بــازو نمی بنــــده شب رویا رو میبیـنم
که کابوس از سره ترسش
رو بغضش پرده مینـدازه نخـــواب ای بخت وارونه
که آینده چراغونه همینجوری نمیمونه
من این احوال آشفته که دریا با دلم جـــفته
پرم از حرف نا گفته همینجوری نمیمونه
من این آغوش بی همدم که هــم خواب تن دردم
به شادی میرسم از غـــــم همینجوری نمیـمونه
یه روز خوب و میبینم
که خورشید از پس ابر سیاه گریه می خــــنده
به حق خاک و آبادی خدای عشق و آزادی
دره بازو نمیـبنده شب رویا رو میبینم
که کابوس از سره ترسش
رو بغضش پرده مینـدازه
نخـــواب ای بخت وارونه
که آینده چراغونه همینجوری نمیـمونه