تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em
کمد پراز لباس تو میز پر از عکس توئه
هنوز تو اتاقمون میپلکن نشونه هات
وقتی که توی خلوتت منو مرور میکنی
یه قطره اشک ممکنه بشینه روی گونه هات
میپرم از خواب شبو لباسمو تن میکنم
چراغو روشن میکنم خونه رو پرسه میزنم
تا خود صبح با خودم همش کلنجار میرم
تا بلکه خوابم نبره نیای به خواب دیدنم
سعی نمیکنم تو رو مجاب اومدن کنم
از کجا معلوم که سرت از این شلوغتر نشه
از کجا معلوم دل تو یه روز برام تنگ شه و
یه جور بخوای بیای پیشم که هیشکی باخبر نشه
اینکه دوسم نداشتی برام اهمیت نداشت
فقط دلم میخواست یه روز تموم بشن بهونه هات
دلت که پر زد واسه من به در که چشم دوختی
بال شکسته ی منو بدوز روی شونه هات
برام مهم نیست که دیگه صدای قلبم چی میگه
تو آخرش توجهی به خواهشم نمیکنی
فقط یه کم کلافه ام یه کم به هم ریخته ام
اما مهم نیست که دیگه نوازشم نمیکنی