تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em

بهشتم گم شده بر باد رفته ، صدام کن
اسم من از یاد رفته
صدام کن بی صدات از دست میرم ، نزار از
ترس تنهایی بمیرم
دلم آواز کولی وار میخواد ، دلم آغوش
گندم زار میخواد
من از دلبستگی هام زخم خوردم
 دلم  یه عشق بی آزار میخواد
خواب دیدم آسمون از چشم ماه افتاده  بود 
خون من از گوشه چشم تو راه افتاده بود
خواب دیدم سایه ای بودم که همراهی نداشت
 توی خوابم یه فرشته بالهاشو جا  گذاشت
چه حالی داره حس پر کشیدن ، یــه دریا رو
یه جرعه سرکشیدن
با چشم بسته آدم هارو دیدن ، به تو قبل
از دوراهی ها رسیدن
چه بد حالیه حس بی پناهی
 زمین افتادن از بی تکیه گاهی
تصور کردنای اشتباهی
 رسیدن از سیاهی  به سیاهی
خواب دیدم