تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Am

اوووووو او ای یههههه
دوباره من دنبال یه اتاق
تاریک و یه تخت دونفره
یه جایی که لو ندنش
یه زندگی مرفه
که در حد هنرمنده
همه روزا پر از خنده شدم
مرده تو همدمه تو
پا میشم صبح از تختت مزخرفه
بگو این چه وضعه حال ماست
میشینم تو خیالم رو به روتو
در گوشم چیزای خوب بگو تو
ولی فایده نداره ببین رو به روتو
آره اینجا ته راه ماست
کاش میفهمیدی که
از این تیریپا نداریم
که بری خودتو خبر ندی
نگرانتم من از قدیم
کم باهم قدم زدیم
کم بهم قول دادیم
بریم جلو و عقب نریم
میگفتی که همش سریم
از همه و قشنگترین
حال واسه ماست
فقط همین تو شبای شمال
کنار آب با لباسش قدم زدیم
ولی رفتی و هرچی
توی داستان ماست
لگد زدی هر چی دلم خواست
رو راست باشه باز همش بدی
کی از پشت لباستو می بنده؟!
با همه خشک واسه تو میخنده
بگو اون کیه که حالتو میفهمه؟!
امشب چقدر چشای تو بیرحمه
ببین هیچ تیریپی نی نه من کسی ام
نه فکر میکنم خیلی سرم ازت
آره من کبریت بی خطرم
اصلا ولی بد نبودم
به جون مادرم قسم
فقط می خواستم من
همیشه افتخارت باشم
قبل قرارامون کلی
استخاره داشتم
که برم؟! نرم؟!.چجوری
خوشحالش کنم همیشه
یه صحبت نصفه کاره داشتم
هوو داره می ترکه مخم
آخه مگه داری
مگه میشه به تو بگم
ازت بدم میاد تکراری شده
لو ندیات رو مخم
کم حرفیات نمونده اصلا حرفی بات
تو خواستی این چرندیات راجع بهت
از دهن بیاد
نگرفتی ازم ایراد توقعات ازم زیاد
کاری کردی که از هرچی
اسفندی بدم بیاد
از هرچی اسفندی بدم بیاد
دیگه تنها میشینم تو
تموم مراسم شبا میخوابه
چشای کبود من آسته
آخرین قرارمم همون
یه قراره نتونسته
هیچی منو از اون فکر درآره
هوای خونه خیلی بد روی اعصابه
زندگی بی تو واسه من هر رو یه عذابه
اتاقم بوی عطر زنونه نداره بهتره
دلم سر به سراین زمونه نزاره