تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em

هر وقت که تو غروبا نارنجی میشه دنیا
دنیام سیاه میشه دنیام
دست خودم فقط باز مرهم رو زخم
اشک رو گونه هام میشه  دنیام سیاه میشه
قبل از اینکه چادر شب وا بشه
میگردم تا گمشدم پیدا بشه
میدونم اون صورتمو یادشه
میدونه دلخورم خیلی ازش پرم
حتماً اونم یه جایی منتظره
 عادت نداشت یهو بی خبر بره
حال اونم از من الان بدتره
درگیره درد اون  روزای آخره
هرکی و دیدم پرسیدم عشق منو دیده یا نه
پایان این گریه رسیده یا نه
پیداشو یه آره بگو تو یا نه بگو به من
دلواپس میشم تو پیشم نیستی و دلم آشوبه
مشتاشو رو دیوار شب میکوبه
پیداشو حالت بگو خوبه تنها پناه من 
حرفی به من بزن
دنیارو زیر پاهام میذارمو هنوزم 
پیدات نمیکنم پیدات
رسوا شدم عزیزم میگم تو خوبی و 
باز رسوات نمیکنم پیدات نمیکنم
فکر میکردم تو شبیه خودمی
اما هر وقت میرسم یه قدمی
زودتر رفتی فکرکردم عاشقمی
این فکرا اشتباست  چشمای تو کجاست
هیچی اونجور که فکرمیکردم نبود
پاک شد جا پات جلو چشمام خیلی زود
این حد دوری حق عشقمون نبود
مغرور بی هواست چشمای تو کجاست