تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em

کنار هر قطره اشکم هزار خاطره دفنه
انقدر خاطره داریم که گویی قد یک قرنه
گلو میسوزه از عشقت عشقی که مثل زهره
ولی بی عشق تو هر دم 
خنده با لبهای من قهره
درسته با منی اما به این بودن نیازارم
تو که حتی با چشماتم نمیگی آه دوست دارم
اگه گفتی دوستت دارم فقط بازی لبهات بود
وگرنه رنگ خودخواهی  نشسته توی چشمات بود
هر چی عشقه توی دنیا  من میخواستم مال ما شه
اما تو هیچ وقت نذاشتی بینمون غصه نباشه
فکر میکردم با یه بوسه  با تو همخونه می مونم
نمیدونستم نمیشه آخه بی تو نمی تونم
گله میکنم من از تو از تو که این همه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت تو که هیچ وقت نمیفهمی
چشام همزاده اشک وخون دلم همسایه آهه
زمونه گرگ و عشق تو شبیه مکر روباهه
شدم چوپان ساده لوح کنارگله احساس
چه رسمی داره این گله سر چنگال گرگ دعواست 
تو این قدر خواستنی هستی که این گله نمیفهمه
اگه لبخند به لب داری  دلت از سنگه وبیرحمه
ببخش خوبم اگه این عشق  حیله تو را رو کرد
نفرین به دل ساده که به چنگال تو خو کرد