تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em

دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم
به من که بی صدای تو از شرم شکست میخورم
دلبرکم چیزی بگو به من که گرم هق هقم
به من که آخریـنه ی آواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن گلایه ها نه هق هق دلواپـسی
نذار که از سکوت تو پرپر بشن ترانه ها
دوباره من بمونـمو خاکستر پروانه ها
چیزی بگو اما نگو از مرگ یادو خاطره
کابوس رفتنت بگو از لحظه های من بره
چیزی بگو اما نگو قصه ی ما به سر رسید
نگو که خورشیدک من چادر شب به سر کشید
دقیقه ها غزل میگن وقتی سکوتو میشکنی
قناریا عاشق میشن وقتی تو حرف میزنی
دلبرکم چیزی بگو به من که خاموش توام
به من که همبستر تو اما فراموش توام
چیزی بگو که آینه