تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Em

بدجوری روزام پاییزین
بدجوری شبهام زمستونی
بعد اون همه خاطره که ساختیم
فکرشم نمیکردم یه روز بگی نمیمونی
من با تو ساختم توی رویام خونه و
دوتا بچه ی شیطونو دیوونه و
یه بارم اومدم پای یکی وایسم و
تهش چی شد من موندم و این حالمو
چطوری میتونی انقده بد بشیـیییییی
چطوری میتونی از من رد بشیـییییی
با شبایی که بودم با خودم زندونی
تو به فکر خوشی هات بودی ها مهمونی
میخواستم پیش باشی رفیق تنهاییم باشی
اما تو از رفاقت هیچی نمیدونی
نمیخواستم دلت یه لحظه بارونی بشه
نمیخواستم سر رابطه اینجوری بشه
من باتو رویای خوشبختی میدیدم
دیگه مهم نیست بعد تو زندگیم چی بشه