تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Am

میترسم از این شهره لعنـتی 
از بام تهران از شمال شهر
از کافه های دنج با کلاس 
از قهوه های تلخه مثله زهر
میترسم از اینکه گمت کـنم 
میترسم عشقم بی اثر بشه
دریاچه ی چیتــگر بدون تو 
میتونه با اشـکم خزر بشه
تهران شلوغه دستمو بگیر 
همدست من باشو ولم نکن
اینجا منو دور از تو میکشـه 
این ظلمو در حق دلم نکن
پیشم نباشی گریه میکنم 
پیشم نباشی غـصه میخورم
تو بام تهران با چـشای خیس 
هر چی چراغه زرده میشمرم
این شهر اینقدر دود داره 
که میترسم عشقم دود شه بره
تهران شلوغه دسـتمو بگیر تا دلهرم نابود شه بره
جاتو با هیچی پر نمیکنم
  هیچکس نمیتونه بیاد به جات
پشت چراغای تموم شهر 
بعد از توام گل میخـرم برات
تهران شلوغه دستمو بگیر 
همدست من باشو ولم نکن
اینجا منو دور از تو میکـشه 
این ظلمو در حق دلم نکن