تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Dm

آخر یک نفر خسته و تنها ماند
آخر بغض من پیش دلت جا ماند
بی تو آدم سابق نشدم من دگر عاشق نشدم
بردی هوای مرا    حیف که ماجرای قبل نشـدیم
ما برای هم نشـدیم   بردی تو جان مرا
پر پر کردم گل باغ غرورم را
تا در دستان تو باشد دل تنـها
چنان کشتی دل غرق نگاهت شد
که رفت از یاد من غم های  این    دنیا
پر پر کردم گل باغ غرورم را
تا در دستان تو باشد دل تـنها
چنان کشتی دل غرق نگاهت شد
که رفت از یاد من غم های این دنیا
به تقاص کدام کار من    شده از غم تو یار من
چه خزان بدیست بهار من    نکند ببری از یادم
چه کنم ندهی بر بادم دل تو نرسید به فریادم
پر پر کردم گل باغ غرورم را
تا در دستان تو باشد دل تنـها
چنان کشتی دل غرق نگاهت شد
که رفت از یاد من غم های این دنیا
پر پر کردم گل باغ غرورم را
تا در دستان تو باشد دل تنـها
چنان کشتی دل غرق نگاهت شد
که رفت از یاد من غم های این دنیا