تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:F

تک درخت تنها ـــــ ، در سکوت صحرا
شعر ناامیدی روی لباش نشسته
میدونم یه روز دوباره رنگ بارونو می بینه
از تو صحرای خیالش باز دوباره گل می چینه
وقت بوییدن گلها ـــــ ، پر بارون میشه چشماش
روی گونه های برگاش ،می چکه بارون اشکاش
باز هجوم طوفان ، رعد و برق و رگبار
دست باد وحشی ، شاخه شو شکسته
میدونم یه روز دوباره رنگ بارونو می بینه
از تو صحرای خیالش باز دوباره گل می چینه