تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Am

یه درخت خشکو بی برگ میون کویر داغ
توی ته مونده ی ذهنش نقش پر رنگ یه باغ
شاخه ی سبز خیالش سر به آسـمون کشید
برو دوشش همه پر شد زاقاقی سفید
شاخه ی سـبز خیالش سر  به آسـمون کشید
برو دوشش همه پر شد زاقـاقی سفید
زیر سایه ی خیالی کم کمک چشـماشو بست
دید دو تا کفتر چاهی  روی شاخه هاش نشست
زیر سایه ی خیالی کم کمک چشـماشو بست
دید دو تا کفتر چاهی  روی شاخه هاش نشست
اولی گفت اگه بارون باز بباره تو کویر
دیگه اما سر رسیده عمر این درخت پیر
دومی گفت که قدیما یادمه کویر نبود
جنگلو پرنده بودو گذر زلال رود
گفتنو از جا پریـدن با یه دنیا خاطره
اون درخت اما هنوزم تو کویر باوره
گفتنو از جا پریـدن با یه دنیا خاطره
اون درخت اما هنوزم تو کویر باوره