تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Gm

تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
نبودنت فاجعه بودنت امنیته ـــــــ 
تواز کدوم سرزمین تو از کدوم هوایی
که از قبیـله من یه آسمون جدایی
ـــــ اهل هر جا که باشی قاصد شکفـتنی
توی بهت و دغدغه ـــــــ  ناجی قلب منی
ـــــ پاکی آبی یا ابر ـــــــ  نه خدایا شبنمی
ـــــ قد آغوش منی ـــــــ  نه زیادی نه کمی
منو با خودت ببر
ای تو تکیه گاه من
خوب مثل تن تو ـــــــ  با همسفر شدن
منو با خودت ببر
من به رفتن قانـعم
خواستنی هر چه که هست ـــــــ  
تو بخوای من قانـعم
ای بوی تو گـرفته تن پوش كهنه ی من
چه خوبه با تو رفتن  ــــــ
 رفتن همیشه رفتن ـــــــ 
چه خوبه مثل سایه همسفر تو بودن
هم قدم جاده ها ـــــــ  تن به سفر سپردن
چی می شد شعر سفر بیت آخری نـداشت
عمر پوچ من و تو ـــــــ دم واپسی نداشت
آخر شعر سـفـر ــــــــ  آخر عمر منه 
لحظه ی مردن من ـــــــ  لحظه ی رسیـدنه
منو با خودت ببر
ای تو تکیه گاه من
خوب مثل تن تو ـــــــ  با همسفر شدن
منو با خودت بـبر
من به رفتن قانـعم
خواستنی هر چه که هست ـــــــ  
تو بخوای من قانـعم
منو با خودت ببر منو با خودت ببر