تغییر گام:
سرعت:
گام اصلی:Am

یه نیمکت تنها
یه شعله ی خاموش
یه لحظه یک رویا
منو تو در آغوش
یه یادگار از عشق
رو تن درخت پیر
یه قصه ی کوتاه
ای وای از این تقدیر
بگو منو کم داری بگو
بگو کمی غم داری بگو
بگو منو کم داری بگو
بگو  کمی غم داری بگو
بگو تو هم بیقراری
یه لحظه آروم نداری
مثل یه ابر بهاری
بگو که هر شب می باری
بگو دلت برام تنگ شده
همون دلی که می گن از سنگ شده
بگو دیگه طاقت نداری
اشک توی چشمام میاری
بگو منو کم داری بگو
بگو کمی غم داری بگو
بگو  منو کم داری بگو
بگو کمی غم داری بگو
بگو که نامه هامو خوندی
بگو برام دل سوزوندی
هق هق گریمو شنیدی
بگو که اشکامو دیدی
بگو دلت برام تنگ شده
همون دلی که میگن سنگ شده
بگو دیگه طاقت نداری
اشک توی چشمام میاری
بگو منو کم داری بگو
بگو کمی غم داری بگو
بگو منو کم داری بگو
بگو کمی غم داری بگو